توی how I met your mother، اونجایی که لیلی برگشته پیش مارشال و خودشونم خوب و خوشن؛ اما تد به لیلی میگه که تو و مارشال مشکلتون رو راجع به این دورهی غیبت حل کردین، اما تو هیچ وقت از من که دوستت بودم به خاطر وقتی که نبودی معذرت خواهی نکردی...
تا اینجاش قابل درکه.
اما برای من، وقتایی هست که میبینم دوستِ دوستم (که من باهاش رابطهی خاصی ندارم)، دوستم رو ناراحت میکنه. تو یه دورهی طولانی و مداوم. و من برای دوستم غصه میخورم. تا وقتی که خیلی یهویی، این دو نفر با هم خوب میشن، بدون اینکه دوستِ دوستم، چیزی رو جبران کرده باشه از damageای که به بار آورده. بعد این جور وقتاس که من آتیش میگیرم.
و همیشه راجع به این جور آدماس که ...